متن پیام شفاهی رهبر معظم انقلاب که صبح امروز (چهارشنبه) توسط حجت الاسلام و المسلمین محمدیان رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها در نشست سراسری اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل قرائت شد، به شرح زیر است:
سلام مرا به فرزندان انقلابیم برسانید و از تلاشهای جهادگونه آنان در ترویج و پاسداری از آرمانهای امام و انقلاب تشکر کنید و چند نکته را به آنان یادآوری نمایید:
1- در کنار تحصیل علم و دانش از فرصت جوانی برای تهذیب نفس و انس با خدا و آشنایی عمیق با معارف قرآن و اهل بیت (ع) بهره ببرید.
2- شما افسران جوان جنگ نرم هستید و عرصه جنگ نرم بصیرتی عمار گونه و استقامتی مالک اشتروار میطلبد، با تمام وجود خود را برای این عرصه آماد کنید.
3- نظام سلطه را با تمام ابعاد و لایههایش بشناسید و اهداف و راهبردهای واقعی آن را تجزیه و تحلیل کنید و برای رویارویی با آن تمام ظرفیتهای خودتان را بکار گیرید و در این مسیر به وعدههای خداوند اطمینان داشته باشید.
4- تشکیلات میتواند معبد باشد ولی مبادا تبدیل به معبود گردد. اصول و ارزشهای عقیدتی و معنوی خویش را در قالب تشکیلات حفظ و بر صمیمیت و همدلی بین اعضاء تاکید کنید.
5- افقهای روشنی در مقابل شما جوانان قرار دارد، این کشور و انقلاب با دست پرتوان شما آیندهای امید بخش در پیش رو خواهد داشت. بر تلاشهای خود بیافزایید و برای رسیدن به قلههای پیشرفت و تعالی از همدیگر سبقت بگیرید.
صدا کن مرا
صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است
که در انتهای صمیمیت حزن می روید.
47502 تکلیف اهمّ
47501 رفتار امام حسین (ع)
47500 مبارزه با جهل و پستی
43414 امدادرسانی
34728 توبه
34727 رابطه با خدا
34726 عمر
34725 ازدواج
34724 دوری از معنویت
34723 ابا عبدالله
32864 معلم
32863 ملتها باید نشان بدهند
32862 آمادگی حقیقی
32861 مردمی ترین نهاد
32860 تولید ملی
32858 ملت ایران اثبات کردند
32857 ترس از ایران اسلامی
32856 در راه پیشرفت
32855 پدر امت
32818 وجوب شرکت در انتخابات
32817 سرمایه گزاری عظیم ملت ایران
32816 امتیازات امروز منهای ضعف های امروز
32815 التزام به قانون
32814 اتکا به دلهای مردم
32781 وضعیت بدرو خیبر
32780 تمدن متکی به معنویت
32779 قرآن و تدبر در آن
32778 عمل قرآنی
32777 حل مشکلات با قرآن
32776 در سایه قرآن
32775 محبت و عقیده به قرآن
32774 وجهه دولت آمریکا
32773 توقف ممنوع
32770 گامی به سمت خدا
32769 فرهنگ مهاجم
32768 استحکام نظام
32767 در راه افتخار
32766 عرصه رویاروئى
31687 در صحنه ماندن جوانان
31686 یکی از دو بهترین
31685 یاد خدا
31684 وظیفه امروز ما
31683 توصیه به جوانان
31682 طلایه داران جبهه
31681 تقوا یعنی
31680 شور انقلابی
31679 اوصیکم بالتقوا
31678 نظام برای مردم
31677 نقش جوانان در فتنه ی 88
31676 ما راینا الا جمیلا
31675 خطاب به جوانان
31674 خاصیت حرکت الهی
31673 جوان و نیروی جوانی
31672 ایستادگی ملت ایران
31671 همت کنیم
31670 همت مضاعف
31669 گشاده رو بودن مسولین
31668 فتنه یعنی...
31667 اتکا جوانان به خود
31666 اعتقاد به شهادت
31665 انتظار افضل اعمال
31664 شاخص جمهوری اسلامی
31663 دشمن شناسی
31662 بیداری همه اقشار
31661 با قرآن خود را بسازید
31660 عظمت ایران و شهدا
31659 عظمت زن در حجاب
31658 جنگ سخت، جنگ نرم
31563 فرصت نوروز
31562 دعای تحویل سال نو
31561 دعای تحویل سال نو
31274 ولادت نبی مکرم
31273 قرن اسلام
31272 اولین اثر وحدت اسلامی
30993 نقش خواص
30978 نقش مرثیه
30976 خطبه حضرت زینب
|
||||||||||||||||
|
||||||||||||||||
|
داستانهای جالب و واقعی از پشتکار / کسانی که هیچگاه تسلیم نشدند
روزی که استاد صابونچی فلج شد ...
استادی هست در انجمن خوشنویسان به نام استاد صابونچی ، قیمت تابلوهاش زیر 4 میلیون نیست ، آقای صابونچی تصادف می کنه و قسمتی از بدنش فلج میشه ، از جمله دست راستی که باهاش تابلوهای گرون قیمت می نوشته و تدریس می کرده ، خودشون میگن ، سه سال تمام شبانه روز اشک ریختم و با دست چپم نوشتم ، بالاخره تونستم بعد از سه سال خون دل خوردن مثل دست راستم بنویسیم ، الانم باز تابلوهاشون همون قیمت های میلیونی رو داره.
کرایسلر ، نوازنده ای که عمرش را گذاشت...
آقای کرایسلر از نوازندگان مشهور دنیاست ، به زیبایی ویولن می نوازه ، توی یکی از کنسرت هاش ، وقتی اومد از سن بیاد پایین ، خانومی بهش گفت : آقای کرایسلر من حاضرم همه ی عمرم رو بدم تا مثل شما ویولن بزنم ، آقای کرایسلر لبخندی زد و گفت منم همین کار رو کردم !
یعنی منم همه ی عمرم رو گذاشتم تا تونستم اینجوری ویولن بزنم.
حالا حالا ها باید دوید ، برای رسیدن به هدف باید مایه گذاشت باید تلاش کرد باید همت داشت باید خون دل خورد. تلاشهای طاقت فرسا باید انجام داد.
ادیسون میگه من هیچ وقت هیچ کاری رو اتفاقی انجام ندادم ، همش بر اثر پشتکار و همت بوده.
ادیسون یه گیاهی رو پرورش میده که ماده ی اولیه ی تولید لاستیکه ، 1700 بار تجربه می کنه و نمی تونه اون گیاه رو بدست میاره ، 1700 بار تلاش کرده و ناامید نشده . ما نباید ناامید بشیم ، اجازه نداریم ناامید بشیم.
آقای راجر کرافورد ، یک پا داره و دو تا بازو همین !
راجر کرافورد که مادرزادی اینجوری به دنیا میاد ، تصمیم می گیره تنیس بازی کنه ، تنیس ! اصلا دست نداره بخواد راکت رو بگیره !
انقدر ممارست و تلاش می کنه ، که میشه استاد حرفه ای و بین المللی تنیس ، قهرمانان تنیس میان پیشش آموزش می بینن.
آقای دموستنس در یونان ، به لکنت زبان شدید مشهور بوده، به طوری که هر کلمه اش 2-3 دقیقه طول می کشیده ، دموستنس تصمیم می گیره سخنران بشه ! شوخیه نه ؟
میره از این سنگهای ریز جمع می کنه ، مشت مشت میذاشته تو دهنش ، از لای این سنگها سعی می کرده حرف بزنه بدون لکنت.
اگر تاریخ یونان رو بررسی کنید ، دموستنس جزو بزرگترین سخنرانان یونان به شمار میره.
آقای جرالد ، ژورنالسته، یه مقاله برای نیوزویک می فرسته ، سردبیر مقاله رو می خونه و میگه مزخرفه و میندازه تو سلط زباله.
جرالد مقاله ی دوم رو می فرسته ، میره تو سطل.
مقاله ی سوم ، سطل.
مقاله ی دهم ، صدم ، سیصدم ، پانصدم ، تا ششصدم ...
یکی اومد پیش من گفت چه وضع مملکته زمینه ی کار نیست و ... گفتم چی شده ؟ گفت 3 بار برای یکی از نشریات ورزشی مقاله دادم چاپ نکردن ، اینا فقط برای فک و فامیلاشونه ! سه بار ؟ زحمت کشیدی !
مقاله ی ششصد و یکم آقای جرالد منتشر میشه و میگه او ! تازه فهمیدم چجوری باید بنویسم .
امروز آقای جرالد یکی از مشهورترین ژورنالیست های دنیاست ، قیمت یک مقاله ی چند سطری که بنویسه چندهزار دلاره.
ولی من و شما یه کاری رو 4 بار بکنیم نشه میگیم ای بابا مملکت نیست ، چه وضعیه ! من باید برم کانادا ! ای بابا به خاطر 4 بار ؟ همین ؟
فکر می کنی تو مملکتهای دیگه هر کی هر کاری بکنه سریع کارش میگیره ؟ این مثالها مال همون مملکت هاست.
سرهنگ ساندرز ، در سن 60 سالگی از ارتش امریکا بازنشسته میشه ، با ماهی 99 دلار حقوق.
آقای ساندرز زمانی که در ارتش بود ، چون اردو زیاد میرفتن معمولا خودش غذا واسه خودش درست می کرد ، چون غذاهای اردوی نظامی رو دوست نداشت.
آقای ساندرز یه پودری درست کرده بود مثل پودر سوخاری که به مرغ می زنیم ، از اونا ، وقتی این پودر رو به مرغ میزد ماهی بسیار لذیذ میشد.
انقدر خوشمزه می شد که چادر سرهنگ ساندرز شده بود پاتوق بقیه سرهنگ ها ، چون اونا هم خیلی از مرغایی که ساندرز درست می کرد خوششون میومد و میگفتن یه مقداری از مرغت رو هم به ما بده.
در 60 سالگی بازنشسته میشه ، اینو به کسانی میخوام بگم که میگن ای کاش زودتر شروع می کردیم و دیگه دیر شده و داریم پیر میشیم ، همیشه وقت هست دوستان.
ساندرز فکر می کنه چیکار کنم ؟ برم تو خونه بخوابم ؟ میگه نه ، من یه فرمولی برای پخت مرغ بلدم که این میتونه برام پولساز باشه ، تو ارتش خیلی ها استقبال می کردن.
میره یه رستوران به رئیس رستوران میگه ببخشید آقا من مرغ رو با یه فرمولی درست می کنم که خیلی خوشمزه میشه ، میخواین بپزم امتحان کنید؟
صاحب رستوران میگه : عمو جون برو بذار باد بیاد ، اینجا سرآشپز ما به 30 روش مرغ رو می پزه ، برو بینیم بابا دلت خوشه ها.
رستوران دوم ، رستوران سوم ، همه ی رستورانهای ایالت رو میره ، نمیشه ، میره یه ایالت دیگه ، رستوران صدم ، رستوران دویستم ، ششصدم ...
حتی حاضر نبودن یکبار بپزه و امتحان کنن ، هزار و نه رستوران رو میره و هیچ کس اصلا محل بهش نمیذاره.
رستوران هزار و دهم میگه حالا بپز ببینم چیه ، میخوره میبینه وای چه خوشمزه ، حالا چجوری با هم کار کنیم ؟
ساندرز میگه : بیا یه رستوران جدید راه بندازیم ، بودجه و امکانات از تو ، پخت از من.
چند وقت بعد اولین رستوران "کنتاکی" در امریکا راه اندازی میشه و در عرض کمتر از یکسال ، کنتاکی نه تنها در امریکا بلکه در تمام دنیا شعبه میزنه.
و آقای ساندرز با 99 دلار حقوق میلیاردر میشه ، ولی ... ولی
ولی هزار و نه بار بهش میگن نه ، هزار و نه بار تحویلش نمی گیرن ، هزار و دهمی گفت باشه.
من و شما هم اگر چنین پشتکاری داشته باشیم حتما حتما حتما موفق میشیم.
میدونین ملکه ی زنبورها چجوری ازدواج می کنه ؟
زنبور ماده میاد بیرن و شروع می کنه به پرواز به صورت عمودی ، همینجوری مثه هلیکوپتر میاد بالا میگه هر کی زن میخواد بیاد.
دسته ی زنبورهای نر راه میفتن ، یه عده شون 20-30 تا بال می زنن بی خیال میشن.
یه عده 50-60 تا بال میزنن ، میگن بابا سرکاریه ، میرن کنار.
یه عده 200 – 300 تا بال میزنن میگم نه بابا این شوهر بکن نیست ، اونا هم میرن کنار.
بین این زنبورها یه زنبور هست میگه : ببین ! هر جا میخوای بری برو ، منم باهات میام ! و تا آخر میمونه ، این زنبور با ملکه میرن کجا ؟ محضر !
زنبور ماده با زنبوری ازدواج می کنه که بیشترین پشتکار رو داره.
بسیاری از آدمهایی که ضریب هوشی متوسطی داشتن ، اینها راههای تقویت اراده است با پشتکار عالی به درجات بسیار بالایی از موفقیت رسیدن ، یکی از زمینه هایی که تحقیق شده در مورد انسان های موفق ، روی ضریب هوشی اونها بوده ، به این نتیجه رسیدن که بسیاری از افرادی که به جایی رسیدن نه به خاطر هوششون بلکه به خاطر پشتکار و مداومت شون در کار بوده که موفق باشد.
اگر میخوای به جایی برسی عمل کن ، تلاش کن ، بدو ، کم نیار.
پشتکار تا کی ؟ تا کجا ؟ تا جایی که به هدفت برسی ، مدام به خودت روحیه بده ، بگو برو یه کم دیگه مونده ، چیزی به رسیدن نداریم دیگه ، ولی این جمله رو همیشه به خودت بگو.
همش بگو برو ها ! داری میرسی ها داری نزدیک میشی ...